تیغ عریان به دست مست )سخنی با شریعت مداری(

مِی 11, 2008

مسئله تکفیر و رمی و این حرف‌ها را بایستی از حوزه ور انداخت. آن هم در داخل حوزه نسبت به علمای برجسته و بزرگ که یک گوشه از حرف‌شان با نظر بنده حقیر مخالف است بنده دهان باز کنم رمی کنم این‌جوری نمی‌شود.آیـت الله خامنه ای

اجتهاد یعنی از روی دلایل و مستندات به نتیجه ای رسیدن .شاید در فراِند اجتهاد به نتیجه ای نو رسید و شاید هم به آراء گذشته رهنمون گشت.فقیه مجتهد نباید در فرایند اجتهاد خوش آمد خود و یا دیگری را مدنظر قرار دهد. البته این به نفی معنی تاثیر مکان و زمان وعوامل دیگر در اجتهاد نیست. فقیه ملزم به اجرا یا اعتقاد به نتیجه رسیده در فراینداجتهاد حداقل نسبت به خود است . چه به مذاق کیهانیان خوش آید و چه نیاید. این مساله در مسایل اعتقادی و کلامی روشن تر است ،زیرا در این گونه مسایل تقلید جایی ندارد و فرد باید بر اساس دلیل به نتیجه رسیده باشد.

جای هیچ گونه شکی نیست که اختلاف چه در مسایل فرعیه فقهی و چه در مسایل اعتقادی همواره بوده و خواهد بود.و اگر غیر از این بود اجتهاد در فقه و تعقل در اعتقادات معنایی نداشت . این اختلافات صرفا اختلافات میان مذاهب مختلف نیست بل که در میان پیروان یک مذهب هم موجود است.مثلا در مورد نماز جمعه برخی قایل به حرمت اقامه جمعه در عصر غیبت شده اند و برخی آن را مستحب و گروهی واجب شمرده اند .و هیچ گاه به یک دیگر دشنام نداده اند.مرحوم آیت االه گلپایگانی از مخالفان عرفان و فلسفه بودند وحتی در مدرسه ایشان در قم این دروس ممنوع است ودروس نقد عرفان وفلسفه برگزار می گردد ولی ایشان بر پیکر امام خمینی نماز گزاردند .در حالی که مرحوم امام دارای تفکری عرفانی و قایل به وحدت شخصیه وجود بودند.اختلافات فقهی و اعتقادی موجب کینه و دشمنی میان صاحبان آراء نباید گردد .مرحوم وحید بهبهانی اگر چه نحله اخباریون رابه انزوا کشاند ولی در تشییع مرحوم بحرانی پابرهنه شرکت می کند. وقتی تفسیر حمد امام خمینی از تلویزیون پخش می شد مرحوم میرزا جواد تهرانی که ضد عرفان بود اعتراض کرد ولی همین ایشان در جبهه شرکت می کرد به خاطر امر امام.شاید هضم این مطلب برای ناآشنایان از مسایل فقهی و عقیدتی دشوار باشد .ولی همین چند مثال کافی است تا چنین فضایی روشن گردد .جناب شریعتمداری به اعتراف خود ،که نیازی به این اعتراف نبود و بی اطلاعی ایشان از کلماتشان روشن است، فقیه نیستند . ولی شمشیر تکفیر به دست به جنگ فقهایی که با ذوق ایشان همراه نیست زفته اند.روزی سر درس خارج طلبه ای تازه کار حاضر شده بود،بحث ابتنا اراده بر شوق بود در بحث واجب معلق .استاد نظر امام را بیان کردند که مخالف این ابتناء است و اراده بر شوق مبتنی نیست .مرحوم آخوند خراسانی ابتناء را قبول داشت .استاد جانب آخوند را گرفت و فرمودآخوند برای نظر خود چند استدلال آورده است . یک :وجدان ،هر کس به وجدان اراده خود را مبتنی بر شوق می یابد .ناگهان طلبه با شتاب فرمود :یعنی آقای خمینی وجدان ندارند .مثال جناب شریعتمداری مثال همین طلبه است .که از جایی آگاهی ندارد ولی شمشیر به دست می گیرند و عربده می کشند. در آخر ایشان را به خواندن این سخنان رهبری دعوت می کنم.

3 پاسخ to “تیغ عریان به دست مست )سخنی با شریعت مداری(”

  1. لیلی Says:

    یعنی اقای خمینی وجدان ندارند!؟! هه (من قطاری دیدم که سیاست میبرد و چه خالی میرفت)

    لایک


  2. چه میشود کرد با این روزگارمان درویش؟رها باش!

    لایک

  3. ... Says:

    تا بحال نمی دانستم امام قائل به وحدت شخصیه اندمی شود منبع این کلامتان را ذکر بفرمایید

    لایک


بیان دیدگاه