ظریف که گفت : «ما در ایران کسی را به خاطر عقیده و نظرش زندانی نمیکنیم»، اعتراضها به این کلماتش آغاز شد و ادامه داشت. این وسط چند نفر «نامه ای به چارلی رُز» نوشتند و از دروغگویی ظریف گفتند. نامه نوشتن به چارلی رز، خودش آغاز اعتراضهای دیگر بود. «گر به شمشیر احباء تن ما پاره کنند/به تظلم به در خانه اعدا نرویم»
علی علیزاده در واکنش به این نامه نوشت:
«این روزنامه نگاران مهرماه ۹۲ کجا بودند که چارلی ۴۵ دقیقه تمام را در اختیار نتانیاهو قرار داد تا ایران را نه به دنبال حمله به اسراییل که از طریق موشکهای قاره پیمایش به دنبال حمله به درون خاک آمریکا بداند؟ زمانی که چارلی پرسید ایران چقدر به بمب نزدیک است و با لبخندی میدان را در اختیار نتانیاهو قرار داد که بگوید خیلی نزدیک، چند هفته. در همان مصاحبه که جشنی از لبخند و همدلی بود و چیزی به چالش کشیده نشد نتانیاهو گفت احمدی نژاد و روحانی هر دو دروغگویند.»
علیزاده سخن از رفتار دوگانه میدهد؛ سکوت پیشین و تظلم و شکایت و اعتراض اکنون. از دوگانگی رفتار بسیار برای مغالطه استفاده میشود. اما هر اشاره ای به دوگانگی رفتار مغالطه نیست. در این مغالطه تفاوت رفتار پیشین با رفتار کنونی دلیلی بر این میشود که رفتار کنونی باطل است.
«اینهایی که الان جیغ آزادی و دموکراسی می زنن، سی سال پیش سر چارراها کراوات مردم را قیچی میکردن»
«به گزارش رجانیوز این برای چندمین بار بود که هاشمی مواضعی در تضاد صد و هشتاد درجه ای با سخنان گذشته خود اتخاذ میکرد. پیش از این و طی چندین سال گذشته نیز مواضع متفاوت و متناقض او راجع به آزادی، نقدپذیری، بیان برخی خاطرات و تحلیلهای نادر و متناقض از سیره امام(ره) خبرساز شده بود..این سخنان هاشمی در حالی بود که با مروری بر مواضع و سخنان او طی دو دهه گذشته، مصادیق متعدد و متناقضی با سخنان این روزهای او میتوان یافت.»
این مغالطه بر این بنا شده است که پیش از این یا در موقعیتی دیگر رفتار یا سخنی بوده است که با رفتار و سخن الان متفاوت است. قبلاً حرام بود و الان حلال. « لیکن از بخت ما و گردش حال/بود بر من حرام و بر تو حلال/شکر و منت خدای را کاکنون/گشت حال زمانه دیگرگون» این مغالطه را «خودت هم» میگویند. یعنی خود گوینده، آنچه را که اکنون نهی میکند، در جای دیگر انجام داده است و یا آنچه را میگوید خلافش را مرتکب شده است. « به من میگی سیگار نکشم، خودت همسن من بودی روزی دو پاکت اشنو میکشیدی؟» «احمدینژاد: شما نگفتید پول شهرام جزایری را برای چه منظوری گرفتهاید. کروبی: چقدر خوشم آمد از هوشت، شما جواب اردبیل و اینها را ندادید مخصوصاً جواب ندادم.» در یک کلام « رطب خورده منع رطب چون کند؟» در اینجا برای فرار از پاسخگویی، گفتار و رفتار مخالف فرد در موضع و موقعیت مشابه بیان میشود. سکوت در آن موقعیت و اعتراض در اینجا، قیچی کردن کراوات و دم زدن از آزادی، اعتراض به پول جزایری و اتهام مالی در نفت اردبیل و ….
پرسش این است که چه هنگام بیان این دوگانگی مغالطه است و چه هنگام مغالطه نیست. در این «خودت هم»ها، تغییر و دگرگونی شخص پذیرفته نمیشود و تباین کلمات نه به دگرگونی شخص بلکه به استاندارد دوگانه تفسیر میشود. هاشمی میتواند در جواب رجانیوز بگوید من از اندیشه گذشتهام گذر کردهام. «پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی/ باز میگویم که هر دعوی که کردم باطلست» هر تغییری، رفتار دوگانه –به معنای مذمومش- نیست. گاهی تغییری واقعی است؛ نه استاندارد دوگانه. به هر حال، در جایی که فرد رفتار دوگانه دارد، باز هم نمیتوان از دوگانگی رفتار پی به بطلان رفتارش برد. اگر از نشان دادن رفتارهای دوگانه، تنها استاندارد دوگانه اثبات شود، نمیتوان آن را مغالطه خواند. اما اگر از آن استاندارد دوگانه و پس از استاندارد دوگانه، بطلان و نادرستی کلمات و رفتار را نتیجه گرفت، این همان مغالطه است. نامه نوشتن به چارلی رُز نه به دلیل سکوت در مهر ۹۲ باطل است، -اگرچه رفتار دوگانه است و مذموم- دلیل دیگر میخواهد؛ مثلاً همان که سعدی گفته است: « به تظلم به در خانه اعدا نرویم»
–
قبلاً خودم هم درباره «خودت هم» نوشته بودم.
این را برای شماره دوازدهم روشن نوشتم.