پایانِ عصر صدام، آغاز دوبارهٔ حوزه نجف بود. روحانیان در تبعید بازگشتند. مدارسِ نویی برپا شدند. درسهای اندک سطح و خارج بیشتر و بیشتر شدند. پایانِ صدام برای حوزه نجف مانند پایانِ پهلوی برای حوزهٔ قم نبود. هر دو حوزه پس از پایان استبداد پیشین رشد کردند. انقلاب اسلامی ایران و حاکمیت ولایت فقیه، آیندهٔ بسیاری از طلاب حوزههای علمیه ایران را تغییر داد. طلاب قم و دیگر شهرهای ایران، پیش از انقلاب یا در حوزهها درس میخواندند و درس میدادند و یا مبلغ بودند. حکومت از آنها حمایتی نمیکرد. تنها گروهی اندک از طلاب در میانهٔ راه، مسیر خود را تغییر میدادند و به سوی رشتههای انسانی در دانشگاهها میرفتند. تدریس در دانشگاهها و یا همکاری با مراکز پژوهشی علوم انسانی از معدود شغلهای برخی از طلاب بود. میتوان به تدریس شهید مطهری در دانشکدهٔ منقول و معقول دانشگاه تهران و یا همکاری مرحوم سید جلال آشتیانی با هانری کربن در گردآوری و تدوین «منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران» اشاره کرد. روحانیان در زمان پهلوی گاهی به مناصب قضایی و حقوقی میرسیدند. سید حسن امامی علاوه بر تدریس حقوق در دانشگاه، مدتی رئیس دادگستری تهران بود. امامی علاوه بر تحصیلات حوزوی، دانشآموخته حقوق از دانشگاه لوزان سوئیس بود. به هر حال، مشاغل غیرطلبگی در زمان پهلوی برای طلاب اندک و تا حدودی دور از دسترس بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این مسیر دگرگون شد. بسیاری از منصبهای قضایی به طلاب سپرده شد. در بسیاری از ادارات و سازمانها مانند جهاد کشاورزی، دانشگاهها و … نهادهای نمایندگی ولی فقیه ایجاد شد. در نیروهای نظامی و انتظامی سازمان عقیدتی-سیاسی برای تبلیغ دین ترویج شد. سازمانهای دولتی تبیلغ مختفی مانند سازمان تبلیغات اسلامی، ستاد اقامه نماز و … تشکیل شد. پس از جنگ، مراکز حوزوی هنری تشکیل شد. برخی از طلاب حتی سینما خواندند و تهیهکننده شدند و … حتی طلاب در بسیاری از مناصب و شغلهایی که مرتبط با طلبگی نبود، جا باز کردند. چهار رئیس جمهور از هفت رئیس جمهور پس از انقلاب از روحانیان بودند.
این اتفاق در عراقِ پس از صدام نیافتاد. سید علی سیستانی روحانیان را از کارهای اجرایی در دولت عراق نهی کرد. سازمانهای گستردهای که نیازمند طلاب باشند، در حکومت عراقِ پس از صدام تشکیل نشد و به طلاب نجف یک کلمه گفته شد «فقط درس بخوانید».
روحانیان و طلاب نجف مسیرشان مسیر سنتیِ حوزههای علمیه است. آنها در پیِ ارتقای علمی خود هستند و راه پیشِ رویشان راه طلبگی است. طلاب نجف به دو دستهٔ طالبان علم و خطیبها تقسیم میشوند. طالبان علم فقه و اصول را ادامه میدهند. آنها معمولاً محاسنی بلند دارند. عمامهای بزرگ بر سر میکنند و قبا میپوشند. خطیبان اما ظاهری متفاوت دارند. محاسنی کوتاه، عمامهای کوچک و لباده. «طالبان علم» منبر نمیروند .
چندین مؤسسه فقهی مانند دارالتراث در نجف تأسیس شدهاند که کارشان تصحیح کتابهای فقهی و پژوهشهای فقهی است. انتظار میرود مانند قم، پس از رشد حوزهٔ نجف این مؤسسات گسترش یابد. طبعاً برخی از «طالبان علم» برای پژوهشهای فقهی در این مؤسسات مشغول خواهند شد.
به غیر از طالبان علم و خطیبان، گروهی اندک از طلاب به کارهای اجرایی حوزه و نیز فعالیتهای سیاسی اشتغال دارند. بعضی ادارهٔ دفاتر مراجع را به عهده دارند. ادارهٔ مدارس علمیه و حتی تولیت بقاع مقدسه از دیگر کارهای طلاب است.
چنانچه در زمان صدام، برخی روحانیان در گروههای سیاسی علیه رژیم بعث فعالیت داشتند، پس از سقوط صدام نیز در سیاست عراق دخیل بودند. خانوادههای حکیم و صدر از معروفترین این خاندانهایند. مرحوم سید عبدالعزیز حکیم مدتی ریاست حکومت انتقالی عراق را پس از صدام بر عهده داشت. مجلس اعلای اسلامی عراق و جریان صدر در سیاست عراق تأثیرگذارند. با این وجود عموم طلاب نجف، از ورود به سیاست پرهیز دارند.
به هر صورت میتوان طلاب نجف را به صورت کلی به دو گروه طالبان علم، خطیبها تقسیم کرد. در کنار اینها گروهی اندک که به امور اجرایی دفاتر مراجع و مدارس علمیه اشتغال دارند و روحانیانی که به سیاست رو آوردهاند.
نکتهٔ مهم دیگری که در استمرار مسیر طلبگی طلاب نجف بیتأثیر نیست، کافی بودن نسبی شهریه نجفیهاست. شهریهٔ طلاب درس خارج حدود ۶۰۰هزار دینار است چیزی حدود ۵۰۰ دلار. شهریهٔ طلاب درس خارج قم کمتر از یک سوم شهریهٔ طلاب نجف است. شهریهٔ طلاب نجف برای یک زندگیِ متوسط سادهزیستانه مناسب است. آنها از جهت معیشت دغدغهٔ کمتری دارند. طلاب قم اما برای تأمین معیشت به شغل دیگری رو میآورند. این فاصله میان شهریهٔ طلاب نجف و قم با توجه به تعداد آنها طبیعی است.
مسئله دیگر اینکه میان نسل استادان نجف و شاگردان یک نسل فاصله است. حوزه در زمان صدام تضعیف شد. حوزهٔ نجف اینک حوزهٔ جوانی است. طلاب هنوز در مرحلهٔ آموختند. نسل میانهای که بسیاری از آنها در قم به سوی شغلهای دیگر -چه مرتبط با طلبگی چه غیر مرتبط- میروند، هنوز به طور کامل در نجف پدید نیامده است. نجف نیازمند است خود را بازسازی کند. در این سالها در قم مؤسسات تخصصی فراوانی به وجود آمد. هویت طلبگی در این مؤسسات حفظ میشود و از سوی دیگر شغلی به عنوان تأمین معیشت آنان بود. احتمال میرود آرامآرام این مؤسسات در نجف هم پدید آیند و گسترش یابند.
خلاصه اینکه مسیر شغلی طلاب نجف با طلاب ایران و قم متفاوت است. آنها شهریهای مناسب با زندگی ساده متوسط میگیرند. در حکومت و دولت عراق، شغلهای مخصوص طلاب وجود ندارد. از ورود به سیاست و کارهای اجرایی نهی شدهاند. حوزهٔ نجف حوزهای جوان است. این تفاوتها شغل طلاب نجف را از قم جدا میکند. میتوان در یک جمله گفت «اکنون طلاب نجف، طلبگی میکنند.»
|
منتشرشده در شماره ۱۲۵ ماهنامهٔ خیمه
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟