اکبر هاشمی گفت: « نقدینگی خودش یک عامل خطرناک و ویروسی است که در جامعه ما افتاده. آن ۸ سال کافی است برای این که مدتها مثل هاری در بدن جامعه ما دائماً تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما میدهد و همش هم شعار بود.»
عبدالرضا داوری در واکنش به کلمات هاشمی، نامه ای سرگشاده نوشت و سخن هاشمی را « فحاشی به خادمان مردم» میخواند. گزارش داوری از کلمات هاشمی اینگونه است: «در اظهاراتی غیربهداشتی که دیروز سایت رسمیتان به نقل از جنابعالی منتشر کرده، دولت نهم و دهم را به یک «سگ » تشبیه کردهاید که جامعه ایران را به بیماری «هاری » مبتلا کرده است!»
کمی درباره تشبیه بگوییم. تشبیه مانند کردن چیزی به چیز دیگر است. «میلت به چه ماند؟ به خرامیدن طاووس/غمزت به نگه کردن آهوی رمیده». گفتهاند که تشبیه چهار رکن دارد: مشبه، مشبه به، ادات تشبیه، وجه شبه. مثلاً اگر روی یار را به آفتاب تشبیه کنیم، روی یار مُشبَّه است یعنی آن را به چیز دیگر شبیه کردهایم. آفتاب «مُشبَّه به» است یعنی چیزی را به آن شبیه دانستهایم. واژهها و ادات تشبیه مانند مثل، شبیه، مانند و .. و در آخر «وجه شبه»؛ زیبایی روی یار و زیبایی آفتاب وجه شبه است؛ یعنی آن دلیل و آن وجه و علتی که باعث شده ما میان این دو چیز شباهت ببینیم. اما سعدی روی یار را به آفتاب تشبیه نمیکند: « تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب/کائن مدح آفتاب نه تعظیم شأن توست»
یک نکته مهم در فهم تشبیه که اگر آن را لحاظ نکنیم به دام کژفهمی خواهیم افتاد، این است که مرزهای تشبیه را وجه شبه مشخص میکند و فراتر از آن نمیرود. اگر گفته شده راه رفتنت مانند خرامیدن طاووس است، تنها شیوه راه رفتن تشبیه شده است و نگفته است تو یک پرنده هستی و پر داری. یا اگر در اشتباهی بزرگ روی یار را به آفتاب یا ماه تشبیه کردیم، فقط از همانندی زیبایی سخن گفتهایم نه از غروب و طلوعش و یا سنگی بودن ماه و آتش بودن خورشید؛اینها را نگفتهایم. « امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم/تو خوب تر ز ماهی، من اشتباه کردم» این اشتباه را تکرار نکنید. اگر کسی بگوید «شتر در خواب بیند پنبه دانه» نگفته است که او شتر است و کوهان دارد و در بیابانها راه میرود؛ تنها و تنها از خیال واهی سخن گفته شده است. یا میگویند که دهان شیر بدبو است و مگسان گرد دهانش میچرخند؛ اگر به کسی گفتیم مثل شیر شجاعی، شک نکنید از بوی بد و مگسان گرد دهانش چیزی نگفتهایم. در یک کلام: تشبیه مرز دارد و مرز آن را وجه شبه مشخص میکند. مثل شیر شجاعی به معنای در جنگل زندگی کردن، چارپا بودن، وحشی و درنده بودن و بدبو بودن دهان نیست؛ تنها سخن از شجاعت است.
برگردیم به سخن هاشمی و گزارش داوری درباره آن؛ هاشمی گفته بود نقدینگی در دولت قبل مثل بیماری هاری به جامعه دائماً تزریق سم کرد. مانندی و شباهت نقدینگی در آن دولت و بیماری هاری –به نقل هاشمی- تزریق دائمی سم است یکی در بدن و دیگری در جامعه. تشبیه در همینجا تمام میشود و فراتر نمیرود. اما داوری، معنای جدیدی در ادامه این تشبیه از کلمات هاشمی برداشت میکند. او میگوید هاشمی دولت نهم را به سگ هار تشبیه کرده است. این معنا اگر برداشت شود، معنایی توهین آمیز است. اما کلمات هاشمی بدون این برداشت، یک تشبیه است که میتواند درست باشد یا غلط؛ کسی که از اقتصاد میداند باید نظر بدهد.
اینجا مغالطه تحریف رخ داده است. معنایی دیگر و غریبه به کلمات داده شده است؛ معنایی که نیست. در تشبیهات بسیار این تحریف رخ میدهد و معنایی فراتر از مرزهای تشبیه به تشبیه داده میشود. نمونه جنجالی فرارفتن از تشبیه و تحریف آن را در داستان ساختگی حرام زاده خواندن احمدی نژاد میتوان دید. روحانی ای حکایتی را نقل میکند و میگوید: شایع شده بود که فردی امام زمان را میبیند که چپق میکشد و … وقتی از آن فرد میپرسند میگوید کذب است. اما مریدان میگویند امام زمان را میبیند اما از حرامزادگیاش دروغ میگوید. این روحانی به هیچ وجه حرامزادگی را به احمدی نژاد نسبت نداده بود؛ بلکه مریدی از مریدان حکایت، به مرادش گفته بود. اما رسانههای حامی احمدی نژاد جنجال بزرگی بپا کردند و حتی رجانیوز خواستار حد قذف برای آن روحانی شده بود.
–
در شماره شانزدهم روشن منتشر شده است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟