واژهها واقعیتها را دگرگون نمیکنند. رأیها هم مثل واژهها. اما میتوانند –نه همیشه- نشانه باشند، راه باشند، پنجره باشند و واقعیتها را نشان دهند. سپردن انتخاب «بهترین» به دیگران -خصوصاً وقتی که دیگران نامعلوم باشند- همیشه به بهترین نمیرسد. دیگران انساناند؛ انسانهایی که اشتباه میکنند، احساس دارند و انتخابهاشان زیر سایهی احساساتشان است.
وبلاگنیوز انتخاب چهره برتر هشتاد و نهِ وبلاگستان را برگزار کردهاست. دیگران نامعلوم رأی میدهند و انتخاب میکنند. انگار مرحلهی دومی هم دارد که شبیه رأی الکترال است. من هم رأی دادم، پنج انتخاب. دلیل شرکت در این انتخاب برگزارکنندهاش بود و دلیل نوشتن این متن هم او. من وبلاگخوان خوبی نیستم. حوصله ندارم. وبلاگهایی را میخوانم که متنشان کوتاه باشد و البته سودمند. سودمندی همیشه یادگرفتن نیست، گاهی تلنگر خوردن است و گاهی نصیحت شدن و گاهی خاطرهانگیز بودن.
من پنج انتخاب داشتم. آفریدههای دو مرد، دو بانو و خودم. من وبلاگ خودم را دوست دارم و برای خودم مینویسم و گاهی برای دیگری و حتی برای هیچکس. دوستداشتن دلیل برتر بودن نیست، گفته بودم که انتخابها زیر سایهی احساسات است. چهار وبلاگ دیگر همه در یک راهاند – در چشم من-. همه از انسان مینویسند با نگاهی گاهی اخلاقگرایانه. ناخودآگاه مخاطب را به نوعی انسان بودن دعوت میکنند – نه همیشه-. موضوع واژههایشان انسان است. انسانی که درد دارد، عشق دارد، منفور است، محبوب است، شاد است و روزی میمیرد. این سری وبلاگها کم نیستند، ولی کماند. انتخاب نخست وبلاگ خودم بود. چهارتای دیگر:
*
عنوان تزیینی است و برگرفته از بیت «گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو-شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو».
تا سیزدهم فرصت دارید شرکت کنید.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟