تمام کوچه تسخیر شده
حتی جوجههای گنجشک سر چنار هم سرک کشیدند
وانت سفید دوباره ایستاد
و مردان و زنان زنبیل به دست مثل رود روان
مرد اخته
فریاد کشید
هلوی بیهسته
انگور بیهسته
پرتقال بیهسته.
انگارهای فقط انگار
تمام کوچه تسخیر شده
حتی جوجههای گنجشک سر چنار هم سرک کشیدند
وانت سفید دوباره ایستاد
و مردان و زنان زنبیل به دست مثل رود روان
مرد اخته
فریاد کشید
هلوی بیهسته
انگور بیهسته
پرتقال بیهسته.
This entry was posted on اکتبر 16, 2009 در 7:29 ق.ظ. and is filed under اندیشه, شعر.
Tags: شعر, شعر نو
دسامبر 23, 2009 در 8:32 ب.ظ.
وبلاگ وزینی دارید به تمام صور خیالیه وحقیقیه ممدوحید!آفرین…خوشحالم می کنید بپذیرید لینکتان کنم!!
لایکلایک
دسامبر 23, 2009 در 8:38 ب.ظ.
webloge : http://www.harate-dirine.blogspot.com
لایکلایک