تغییر عقیده یعنی فروپاشی یک نظام فکری و تخریب یک شبکه باور و برانداختن یک پارادایم. آنچه یک نظام فکری را از بین میبرد ناتوانی از حل معضلات و مسائل است. یک پارادایم و نظام فکری با یک مشکل و دو مشکل فرونمیریزد. بلکه انباشت پرسشهای بی پاسخ و حل نشدن معضلات پیش رو تخریبگر یک اندیشه است. وقتی یک اندیشه نتواند سوالات را پاسخ دهد و عاجز از حل معضلات باشد فرومیریزد و و باید جای خود را به اندیشهای نو بدهد. اندیشه موفق اندیشهی پاسخگوست. اندیشهای که از دام شبهات بگریزد و از مانع معضلات عبور کند. و الا رو به زوال است. اندیشههای حکومتداری آنگاه پیروزند که بتوانند از پس سیلاب مشکلات جامعه برآیند و از شِکوههای عدالت به دور باشد و بتواند پاسخگوی پرسشگران باشد.
محمد نوریزاد هرکه باشد- چه خوب، چه بد، چه مهم، چه بیاهمیت و..- یک انسان در حال گذر است. گذر از یک اندیشه به اندیشهی دیگر. تغییر عقیده و بناکردن فکری نو نکوهیده نیست بلکه نیکو و نشانهی انسانیت است. تفکر اگر پیشرونده نباشد و همنشین سکون باشد تفکر نیست. مبادی تفکرهمواره در حال تغییرند و انسان هر روز با آگاهی نوی روبروست. تفکر پیروز تفکری است که با آگاهیهای نو همراه شود و بتواند از تیغ پرسشگرشان در امان باشد. البته این به معنای تغییر هر لحظهای در عقیده نیست. بلکه منظور این است که در فصل آگاهیهای نو سوالات نو میرویند و اگر اندیشهای پاسخی برای سوالات نو نداشته باشد به سوی شکست میرود. مثلا فردی به این آگاهی دست یابد که فلان حکومت در رابطه با موضوعی ظلم کردهاست، این آگاهی نو پاسخ نو میطلبد و به مرور زمان اخبار دیگری از ناتوانیهای حکومت میرسد، فرد آرام آرام به این حکومت بدبین میشود. شاید این آگاهیهای نو خلاف واقع باشد، ولی بازهم وظیفه آن اندیشه است که خلاف واقع بودنش را پاسخ گوید. یک اندیشه باید پاسخگو باشد و الا باید جای خود را به اندیشه نو دهد.
در گذر از یک اندیشه آنچه مهم است، علل گذر و رویگردانی از اندیشه سابق است. چرا یک فرد که سالها زیر پرچم یک اندیشه بودهاست وبا آن زندگی کردهاست آن را رها میکند؟ چه باعث شدهاست کسی روی علاقهمندیهای خود پا بگذارد و از آن عبور کند؟ و این همان چیزی است که پنهان ماندهاست و یا میخواهند هویدا نشود. یاران سابق نوریزاد باید پرسشهای او را ببینند و پاسخ دهند نه این که بر او تیغ کشند و اخراجش کنند و به نفاق سی سالهاش متهم کنند. این فرار از پاسخگویی و شمشیر از نیام کشیدن نتیجهای جز اضافهکردن به پرسشهای بیپاسخ اندیشه سابق ندارد. نویسنده در مقام دفاع از اندیشههای سابق و نو نوریزاد و بیان درستی و ناراستی آن نیست، بل که هدف از نوشته تبیین فرآیند گذر از اندیشه و نقد برخورد یاران سابق از فرد بریده از آنان است.
آنچه این روزها در نامهها و نوشتههای نوریزاد – فراتر از درستی و نادرستی- میبینیم پرسشهایی است که آرامآرام در پستوی ذهنش انبار شدهاند و معضلاتی است که اندیشهاش را از حل آنها عاجز دیدهاست. تردید در اندیشه نتیجه انباشت پرسشهای بیپاسخ است. فراوانی این پرسشها راه را برای توجیه و چشمپوشی میبندد. و اگر تعصب بیجا نباشد، تردید وارد میشود. و اگر پس از تردید پاسخی نباشد گذر آغاز میشود. و این گذر زاده پرسشهای بی پاسخی است که یا اندیشه از جواب آنها عاجز است یا یاران اندیشه.
رویآوردن یاران سابق نوریزاد- و هر کس دیگر- به تهمت و اخراج و تخطئه و… چیزی جز نشانه عجز آنان از پاسخدهی به پرسشهای نوریزاد نیست. وظیفه یاران حلقه دیروز شمشیرکشیدن بر پرسشها نیست، پاسخدادن به آنهاست. اگر این پرسشها را پاسخ ندهند، همین تردید و همین گذر روزی سراغ آنان نیز خواهد آمد. یاران دیروز باید نوریزاد را کمک کنند تا از تردیدهایش جدا شود نه اینکه بر او تیغ کشند و شمشیر از نیام بیرون آورند.
پروانههای پریشان و سرگردان نوریزاد نمردهاند، پی شمعاند. نباید به رویشان شمشیر کشید.
اکتبر 15, 2009 در 10:02 ق.ظ.
سلام … تغيير وضع و حالت آدمها مساله عجيبي نيست. مانور دادن روي اين تغيير حالات بانهم به بهانه مسائل سياسي عجيب است! مثلا عده اي سالها با يك نفر مخالف بودند، اما يك شبه با تغيير حالت آن شخص، آنها هم همه دشمني ها را كنار مي گذارند و مي شوند پسر خاله! مساله بعدي اينكه شما نوشتي بايد به سوالات نوري زاد پاسخ داده شود. چه كسي بايد پاسخ بدهد؟ نوري زاد سوال هايي پرسيده كه خودش قبلا آنها را مطرح كرده بود. پرسيده چرا فلاني را با امام علي مقايسه مي كنند؟ در صورتيكه خودش اين كار را كرده بود. حالا يك نفر ديگر بايد به اين مسائل جواب بدهد؟
لایکلایک
اکتبر 15, 2009 در 5:17 ب.ظ.
حضرت علی(ع):کسی که دنبال حقه ولی راهو اشتباه رفته بهتر از کسیه که از اول دنبال باطل بوده نوری زاد هم تو بدترین حالتش از خیلی ها بهتره او اگه دنبال نون و نوا بود الان وکیل و وزیر شده بود پس معلومه دنبال باطل نبوده
لایکلایک
اکتبر 17, 2009 در 6:17 ب.ظ.
عالی بود. واقعا عالی بود. سوالی که هیچ کس نپرسید را پرسیدی :)
لایکلایک
فوریه 27, 2011 در 2:24 ب.ظ.
[…] را بخوانید 1. اینها را بخوانید: خودی و ناخودی یک و دو شمعی برای پروانههای نوریزاد / البته با ذکر این نکته که نوریزاد پس از فروپاشی […]
لایکلایک