به جان عزیزترینم -احمد- ، به جان عزیزترینتان ، دیروز در برف یاسوج دو دختر را دیدم که یک دمپایی داشتند و هر کدامشان یک لنگ پوشیده بودند و لیلی راه می رفتند و بعد از مدتی دمپاییهایشان را عوض میکردند و پای دیگرشان را بالا میبردند و میخندیدند و نگاه نمیکردند به پوستر » گفتمان عدالت در دولت نهم «.
————-
پ.ن :1 قسم جلاله احترام دارد و الا سوگند جلاله میگفتم .
.2 دلتان میخواهد باور کنید ، دلتان میخواهد باور نکنید .
3.هیچی
فوریه 3, 2009 در 7:05 ق.ظ.
khob dige chera bavar nakonim hamkaraye shoma in bala ro sare ma avordan ba un eslame edalat mehvaretun ke galebe ma kardin
لایکلایک
فوریه 16, 2009 در 8:23 ب.ظ.
باور مي كنيم . . . درويش عزيز
لایکلایک
فوریه 21, 2009 در 10:14 ب.ظ.
ماندهام که این حکومت عدالتپیشه تا به کی از دیدن درد مردمان این سرزمین خم به ابروی خود نمیآورد و باز دم از عدل علی و ظلم ستیزی حسین و رحمت محد میزند.
تف برشان
زی!
لایکلایک
فوریه 23, 2009 در 9:52 ق.ظ.
نیاز نیست تا آنجا برویم و آنچه را شما دیده ای ببینیم تا باور کنیم. هر کسی در دیارش نیم نگاهی داشته باشد صدها مثل این می بیند. این جلوه ای از عدالت است که ما آن را نمی شناسیم
لایکلایک