تازه به شهر آمده بود.با زن وبچه.معلم بود .مثل
عمو یم.آن زمانی که می توانستی با پنجم ابتدایی معلم شوی.دل عمویم شاید
برایش سوخته بود .اتاق سه در چهار شمالی را بهش اجاره داد. شاید نیم ساعتی
صبح آفتاب می ورد وشاید دم غروب سرخی کم رمق آفتاب را می دید.. .
*
دیروز
وقتی عمو شمعدانی های سر تاقچه را نگاه کرد دید سربه زیر تر شده اند .سه
چهار ماهی آفتاب ندیده اند .سرش را بالا برد جز بتون چیی ندید.خبری از
خورشید خانوم نبود…
*
دوره ی اول شورا ها نامزد شد
ورای آورد .به قول خودش اصول گرا بود .عمو هم بهش رای داد.دور دوم هم رای
آورد .هنوز عکس رتوش شده اش در و دیوار را پوشانده است.
*
عمو دیروز فکر می کرد ای کاش می شد از مستاجر زمان جوانیش برای شمعدانی ها آفتاب اجاره کند.
عمو یم.آن زمانی که می توانستی با پنجم ابتدایی معلم شوی.دل عمویم شاید
برایش سوخته بود .اتاق سه در چهار شمالی را بهش اجاره داد. شاید نیم ساعتی
صبح آفتاب می ورد وشاید دم غروب سرخی کم رمق آفتاب را می دید.. .
*
دیروز
وقتی عمو شمعدانی های سر تاقچه را نگاه کرد دید سربه زیر تر شده اند .سه
چهار ماهی آفتاب ندیده اند .سرش را بالا برد جز بتون چیی ندید.خبری از
خورشید خانوم نبود…
*
دوره ی اول شورا ها نامزد شد
ورای آورد .به قول خودش اصول گرا بود .عمو هم بهش رای داد.دور دوم هم رای
آورد .هنوز عکس رتوش شده اش در و دیوار را پوشانده است.
*
عمو دیروز فکر می کرد ای کاش می شد از مستاجر زمان جوانیش برای شمعدانی ها آفتاب اجاره کند.
فوریه 19, 2008 در 1:25 ق.ظ.
یا علی مدد
لایکلایک
فوریه 19, 2008 در 6:48 ب.ظ.
سلامزیبا قلم میزنین!!این سید احمدتونم خیلی با نمکه ها!!!
لایکلایک
فوریه 19, 2008 در 7:48 ب.ظ.
فوریه 27, 2008 در 1:04 ق.ظ.
سلام سد علی اکبرکم پیدایی!
لایکلایک
فوریه 28, 2008 در 12:03 ب.ظ.
سلام یه هفته ای هست که سایتتون رو میبینم.تبریک میگم .جالبه. نه زیاد ادبی نه زیاد عامیانه و نه درپی القایفکری خاص.موفق باشید
لایکلایک
فوریه 28, 2008 در 12:05 ب.ظ.
سلام یه هفته ای هست که سایتتون رو میبینم.تبریک میگم .جالبه. نه زیاد ادبی نه زیاد عامیانه و نه درپی القایفکری خاص.موفق باشید
لایکلایک